مظلومیت حضرت فاطمه(س) - ظلم شیخین
|
مظلومیت حضرت فاطمه(س) -ظلم شیخین |
| در مناظرهای كه بین یكی از علمای شیعه، با رئیس آمرین به معروف حجاز رخ داد، در اینجا به قسمتی از آن توجه كنید: رئیس: چرا شما كنار قبر رسول خداـ صلّی الله علیه و آله ـ در ضمن اذكار، میگویید: «اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ»: «سلام بر تو ای بانوی ستمدیده»، چه كسی به فاطمهـ سلام الله علیها ـ دختر پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ ستم كرده است؟ دانشمند شیعی: ماجرای غمانگیز ستم به فاطمهـ سلام الله علیها ـ در كتابهای خود شما، ذكر شده است. رئیس: در كدام كتاب؟ دانشمند شیعی: در كتاب «الامامَه و السیّاسه» تألیف ابنقُتَیبَهدینوری، در ورق سیزدهم، بیان شده است. رئیس: چنین كتابی در نزد ما نیست. دانشمند شیعی: من این كتاب را از بازار میخرم و برای شما میآورم. رئیس، پیشنهاد مرا پذیرفت، من به بازار رفتم و كتاب «الامامه و السیّاسه» را تهیّه كرده و نزد او آوردم، جلد اوّل صفحه 19 آن را گشودم و گفتم بخوان، در آن صفحه چنین آمده بود: «همانا ابوبكر در جستجوی جمعی گردید كه با او بیعت نكردند و در خانه علیـ علیه السّلام ـ جمع شده بودند، عمربنخطّاب را نزد آنها فرستاد، عمر كنار در خانه علیـ علیه السّلام ـ آمد و با صدای بلند علی ـ علیه السّلام ـ و آنان را كه در خانهاش جمع شده بودند، طلبید و گفت: از خانه برای بیعت با ابوبكر، بیرون آیید، آنها از بیرون آمدن امتناع كردند، عمر هیزم طلبید و گفت: «سوگند به كسی كه جان عمر در دست او است قطعاً باید بیرون بیایید وگرنه خانه را با اهلش به آتش میكشم». بعضی از حاضران به عمر گفتند: «حضرت فاطمهـ سلام الله علیها ـ در خانه است»، عمر گفت: «گر چه فاطمه نیز در خانه باشد»، ناگزیر آنان كه در خانه بودند بیرون آمدند، جز علیـ علیه السّلام ـ كه بیرون نیامد».[1] و در ذیل همین صفحه 19 كتاب مذكور، نوشته شده: «وقتی كه ابوبكر در بستر مرگ افتاد، میگفت: «ای كاش متعرّض خانه علیـ علیه السّلام ـ نمی شدم، گرچه او اعلان جنگ با من میكرد». در اینجا بود كه دانشمند شیعی به رئیس گفت: «به گفتار ابوبكر با دقّت توجه كن، كه چگونه هنگام مرگ اظهار تأسّف و پشیمانی میكرد!». رئیس كه در برابر این استدلال، در تنگنا قرار گرفته بود، گفت: «صاحب این كتاب (ابنقُتَیبه) به شیعه میل دارد». قابل ذكر است كه: اگر «ابنقُتَیبه» به مذهب تشیّع تمایل دارد، درباره صاحب كتاب صحیح بخاری چه باید گفت كه هر دو روایت میكنند كه: «فاطمهـ سلام الله علیها ـ در آخر عمر، نسبت به ابوبكر خشمگین شد و از او دوری كرد، تا از دنیا رفت». در این مورد به صحیح مسلم جلد 5 صفحه 153 چاپ مصر، و صحیح بخاری، جلد 5 صفحه 177، چاپ الشعب (باب غزوهخیبر) مراجعه شود.[2] [1] . و انّ ابابكر تفقّد قوماً تخلّفوا عن بیعته عند علیّ كرّم الله وجهه فبعث الیهم عمر، فجاء فناداهم و هم فی دار علیّ، فَاَبَوا ان یخرجوا، فدعا بالْحَطَب، و قال: والَّذی نفس عمر بیده لتخرجَنَّ اولا حرقنّها عَلی مَن فیها، فقیل له یا ابا حفص انّ فیها فاطمه؟. فقال: وَ اِن، فخرجوا فبایعوا اِلاّ علیّاً (الامامه و السیّاسه ط مؤسّسه حلبی، ص19). [2]. فَهَجَرَتْهُ فاطِمَهُ وَ لَمْ تكلّمهُ فی ذالك، حتّی ماتت (شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 6، ص 46). |
مناظراتٌ في الحرمين الشريفين، مناظره 9 |
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۱ ساعت 6:29 توسط غلامرضا شهریاری
|